بیانات سال 82


حسابگر و قضاوت کننده واقعی در مورد اعمال و رفتار انسان، خداست و همین کافی است.

شما ملاحظه کنید، خداوند متعال حبیب خود، پیغمبر مکرّم و معظّم را در امتحان دشواری قرار داد که در آن واقعه بیشترین چیزی که در تهدید لطمه بود، آبرو و اعتبار خود پیغمبر بود؛ قضیه‌ای که در سوره احزاب بیان شده است: « ﴿و اذ تقول للّذی انعم اللَّه علیه و انعمت علیه، أمسک علیک زوجک واتّق اللَّه و تخفی فی نفسک مااللَّه مبدیه (  2 )». در این حادثه، افکار و عواطف عمومی ممکن بود علیه پیغمبر تحریک شود؛ موضع، موضع تهمت بود؛ « و تخشی النّاس واللَّه احقّ ان تخشاه ( 3 )». خدا به پیغمبرش میگوید ملاحظه حرف این و آن را میکنی، در حالیکه باید ملاحظه خدا را بکنی. و پیغمبر ملاحظه خدا را کرد و این امتحان بزرگ و بسیار دشوار را از سر گذراند. در این‌جاست که این آیه تکان دهنده ذکر میشود: « ﴿الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احداً الّا اللَّه (  4 )». لازمه تبلیغ رسالات الهی این است. عدّه‌ای را بر اثر اشتباه یا سوءفهم یا تبلیغات خصمانه و موذیانه در مقابل انسان قرار میدهند؛ راه مقابله فقط این است که انسان محاسبه خدایی را ملاک قرار دهد. لذا در پایان همین آیه میفرماید: « و کفی باللَّه حسیبا »؛ خدا محاسبه کننده است؛ اوست که قضاوت خواهد کرد که من و شما در این راه، درست حرکت کرده‌ایم یا نه. اگر خدا این‌طور قضاوت کرد، آن وقت خاصیت با خدا بودن این است که خودِ خدای متعال متکفّل اصلاح نظر مردم هم خواهد بود: « ﴿من أصلح ما بینه و  

«3»