متعلّق به متّقین است. فرجام نیک دنیوی و اُخروی متعلّق به کسانی است که اهل تقوا و پرهیزکاری باشند. آنچه من در مجموع برای کار خودمان - که ابتلای به مسؤولیت پیدا کردهایم - میفهمم، این است که باید آخرت را در همه تصمیمگیریها و اقدامهای خود تأثیر بدهیم و برای آن، نقش قائل شویم. بعضی برای حرف مردم و نظارت مردمی نقش قائل میشوند؛ اما برای نظارت الهی و چیزیکه فردای ما مشتمل بر آن است، نقش قائل نمیشوند. ما در هر سنّی، لب مرز هستی و نیستی هستیم. البته یکی مثل ما پا به سن گذاشته و درباره او احتمالش بیشتر است؛ اما جوانان هم همینطورند. آن طرفِ مرز مرگ، محاسبه الهی و مؤاخذه حسابکشهای دقیق الهی است. باید به فکر باشیم؛ حیات و ابدیّت و سرنوشت حقیقی آنجاست؛ این را نقش بدهیم. ما این چند صباح آمدهایم آنجا را آباد کنیم. در نطقی که میکنیم، در امضایی که میکنیم، در مشورتی که میدهیم، در تصمیمی که میگیریم، در عزل و نصبی که میکنیم، به آخرت و رضای الهی و محاسبه اُخروی نقش و تأثیر دهیم. این به نظر من مهمّ است. اگر اینطور شد، آنگاه قدرت میشود خیر. بعضی تصوّر میکنند قدرت یا ثروت ذاتاً شرّ است؛ در حالیکه اینطور نیست؛ قدرت و ثروت مثل بقیه مواهب زندگی، زینت زندگی است: « ﴿زینة الحیاة الدّنیا ( ﴾ ۶ )». ما از این قدرت چگونه استفاده میکنیم ؟ اگر استفاده خوب کردیم، خیر است؛ اگر در خدمت مردم قرار دادیم، خیر است؛ اگر در خدمت ترویج اخلاق و معنویّت و صلاح و رستگاری انسانها قرار دادیم، خیر است؛ اما اگر در خدمت مطامع شخصی و هواهای نفسانی قرار دادیم و مثل حیوانهای