هرجا جمهوری اسلامی حرکتی را که به سازندگی و آبادانی کشور کمک میکرد، شروع کرد، اینها اگر توانستند، جلوِ آن را گرفتند؛ البته خیلی اوقات هم به فضل پروردگار نتوانستند. در جنگ، ما بسیاری از تسلیحات و خیلی چیزهای دیگر را علیرغم میل اینها بهدست میآوردیم؛ اما تا آنجایی که توانستند، عامل کارشکنی و خرابکاری شدند؛ از خط لوله گاز گرفته تا بقیه کارهای فراوانی که انجام شده است. مثلاً در زمان دولت قبلی، ژاپنیها قرارداد پروژه احداث سد بر روی کارون را بسته بودند؛ اما اینها رفتند خرابش کردند. بعضیها به آنها اعتنا کردند، بعضیها هم اعتنایی نکردند و کارهایشان را ادامه دادند. ما پیش رفتهایم و کار خودمان را کردهایم؛ اما آنها از دشمنی و عناد هیچ کم نگذاشتهاند و البته ادامه هم خواهد داشت تا هنگامیکه مأیوس شوند. نه فقط برای برنامههای چهارم و پنجم، بلکه در چشماندازهای کلّی برای هر تحرّک سیاسی و اقتصادی در کشور، این نقطه حتماً مورد نظر باشد. باید به جایی برسیم که دشمن احساس کند نمیتواند؛ باید مأیوس شود. آنگاه دشمنیها به پایان خواهد رسید و یا کم خواهد شد. تا وقتی دشمن امیدوار باشد که میتواند نظام اسلامی را ریشهکن کند، تلاش خواهد کرد و ضربه وارد خواهد آورد. همه همّت ما باید این باشد که آنچنان ساخت را مستحکم کنیم که دشمن احساس کند هر تیغی وارد بیاورد، تیغش کُند و به ضرر خودش تمام خواهد شد و هر گلولهای بزند، به طرف خودش کمانه خواهد کرد. البته از وقتی جنگ سالاران و نومحافظهکاران کنونىِ حکومت امریکا - که واقعاً اینها یک گروه جنگسالارند و محور کارشان بر جنگ و تهاجم