بیانات سال 82


تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه‌ای که از طرف امریکاییها و صهیونیستها علیه جمهوری اسلامی طرّاحی شده بود، شکسته شود. البته این آغازِ قضیه است و کار تمام نشده است. اگر ادامه این کار به همین روالی که تاکنون طرّاحی شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادی ندارد؛ اما اگر قرار باشد دشمنان یا مراکز قدرت، فزون‌خواهی کنند و سنگر به سنگر جلو بیایند و ما هم عقب‌نشینی کنیم، این میشود تسلیم، که به هیچ‌وجه درست نیست و اجازه چنین کاری هم داده نخواهد شد.

به نظر بنده هر دو نوع نظریه‌ای که درباره مذاکراتِ انجام گرفته وجود دارد، غیر منطبقِ با واقع است. یک طرز فکر این است که افراد مؤمن و غیور ما تصوّر میکنند دولت تسلیم شد، که باید گفت این‌طور نیست و هیچ تسلیمی تا این‌جا وجود نداشته است. این یک حرکت سیاسی و کار دیپلماسی است. طرز فکر دیگر که در نقطه مقابلِ طرز فکر اوّلی است، این است که عدّه‌ای خیال میکنند دیگر نباید معطّل کرد و هرچه آنها میخواستند باید داد تا مبادا بهانه‌گیری کنند ! این هم درست نیست و دستپاچه شدن است. از طرف دیگر، این تفکّر هم که عدّه‌ای از دشمنان جمهوری اسلامی دارند و خیال میکنند که دیگر قلّاب در دهان جمهوری اسلامی گیر کرده و چاره‌ای ندارد، درست نیست؛ نخیر، این طرز فکر هم خوش خیالی و خیال خام است.

«13»