بیانات سال 82


داشتند، از بس که در این‌جاها بدی و ظلم کردند. حدود سی چهل سال بود که یک چهره شرورتر از آنها در دنیا پیدا شده بود و کم‌کم چهره زشت انگلیسیها از یادها میرفت. این آقای بلر چهره زشت انگلیسیها را مجدّداً در خاطره‌ها بازسازی و زنده کرد. اشتباه بزرگی بود. پس در این قضیه سوم هم که تجاوز نظامی بود، ما همصدا با مردم دنیا این عمل را محکوم کردیم، باز هم محکوم میکنیم و آن را در روابط بین‌المللی یک بدعت و تجاوز به کشور اسلامی و تجاوز به اسلام و مسلمین و به حریم امّت اسلامی میدانیم.

قضیه چهارم، سلطه بعدی آمریکا بر عراق است. میخواهند علاوه بر این‌که تجاوز کردند و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، اداره عراق را آن هم به وسیله یک حاکم بیگانه - آمریکایی و نظامی که یا صهیونیست است و یا کاملاً مرتبط به محافل صهیونیستی است - برعهده گیرند و او را در رأس یک کشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یک تقسیم‌بندی کرده‌اند که البته نشانه‌های اختلاف بین آمریکا و انگلیس پیداست. بصره که بوی نفتش کمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیکتر است و انگلیسیها هم که خیلی از بوی نفت خوششان می‌آید، به انگلیسیها، و بغداد هم که مرکز قدرت است و آمریکاییها نیز از قدرت‌نمایی خوششان می‌آید، به آمریکاییها رسیده‌است. البته آنها با هم اختلافات زیادی دارند، که بیشتر هم میشود و برای مردم هم روشن خواهد شد؛ اما گویا فعلاً این‌گونه با هم توافق کرده‌اند. این، برگشت به عهد اوّلِ استعمار و ارتجاعِ محض است. اوایل، استعمار همین‌گونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا به‌زور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از

«17»