بیانات سال 82


است. من نمیدانم چرا بعضیها در ارائه مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی کوتاهی میکنند.

بنابراین در این قضیه اوّل که قضیه سقوط صدّام به وسیله نیروهای متجاوز آمریکایی و انگلیسی است، موضع و جمع‌بندی ما این است: ما به هیچ‌کدام از دو ظالم کمک نکردیم. از سقوط صدّام هم خیلی خوشحالیم و ملت ما هم خوشحال است. بی‌طرف بودیم، همچنان که ملت عراق بی‌طرف بود و خوشحالیم، همچنان که ملت عراق خوشحال است.

قضیه دوم، فجایعی است که در این مدت در عراق نسبت به مردم واقع شده است. این فجایع چیزهایی نیست که گم شود. ببینید ! از جنگ ویتنام بیست و هفت سال گذشته و خیلی چیزها هم فراموش شده است؛ اما فجایعی که آمریکاییها در آن جنگ نسبت به مردم انجام دادند، فراموش نمیشود. درباره آن چقدر فیلمها میسازند و چقدر ماجراها ذکر میکنند ! تهاجم به مردم در یاد مردم دنیا و وجدان عمومی دنیا همیشه زنده میماند. بالاترین حقوق مردم، حقّ حیات و زندگی کردن است. این آقایان به عنوان مدافعان حقوق بشر آمدند و با این بمبارانها حقّ حیات را از مردم این شهرها گرفتند. بیش از هزار موشک کروز، هزاران بمب بسیار سنگین و آتشهای بیشمار توپخانه از طرق مختلف، مرتّب روی بصره، ناصریه، دیوانیه، حلّه، بغداد و شهرهای دیگر ریخته شد. این مردم در این شهرها زندگی میکنند. مامیدانیم معنای بمباران شدن چیست. ما خودمان بمباران شده‌ایم. ما خودمان در این تهران، در دزفول و در شهرهای دیگر موشکباران شده‌ایم. مگر شوخی است که به یک شهر در طول یک ساعت دهها یا صدها موشک بزنند !؟ میگویند ما

«13»