بیانات سال 82


میخواستیم اهداف نظامی را از بین ببریم. مگر چقدر هدف نظامی در عراق وجود دارد که بایستی با بیش از هزار موشک کروز و بیش از هزاران بمب آنها را نابود کرد !؟ اینها مردم را نابود کرد؛ محیط رعب و وحشت برای مردم به وجود آورد، بچه‌های مردم ترسیدند، بچه‌های مردم کشته شدند و بچه‌های مردم بیغذا ماندند. کسانی معنای این حرف را میفهمند که بچه کوچک شیری در خانه داشته باشند و شیر نداشته باشند؛ مادر غذا نداشته باشد، آب سالم که به این بچه بدهند، نداشته باشند. اینها معنای این حرف را میفهمند. چقدر بچه کوچک دلِ پدر و مادرها را با گریه‌های خود خون کردند ! چقدر جوان در این بیمارستانها خوابیدند که زخمشان بسته نشد ! چقدر از عزیزان از خانواده‌ها گرفته شدند ! اینها مگر کم است !؟ بعد، اهانت به مردم و به خانه‌های آنها وارد شدن ! این منظره‌ها دل انسان را آتش میزند. به صرف یک تهمت یا یک گمان باطل، وارد خانه یکی بشوند، جلوِ زن و بچه‌اش سر مرد را بپوشانند، چشمها و دستهایش را ببندند و به او اهانت روا دارند و او را تهدید کنند. اینها مگر چیز کمی است !؟ سربازان بیگانه دستهای مردان عرب را از پشت بستند، سرهایشان را با کوفیه‌هایشان بستند، روی زمین دمر دراز کردند، به رو خواباندند و با تفنگ بالای سرشان ایستادند. اینها مگر کم مصیبتی است !؟ اینها مگر جبران شدنی است !؟ این هم یک ماجرای بسیار مهمّ است. سرباز آمریکایی زنان محجّبه عرب را بازرسی کند؛ جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد ! اینها حقوق بشر است، احترام به انسانهاست و احترام به آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند !؟ با عذرخواهی

«14»