بیانات سال 82


گذراند. حقیقتاً بزرگترین مظلوم، امیرالمؤمنین بود. با مظلومیت این دوران را گذراند و پایان این دوران هم آن شهادتِ بزرگ واقع شد.

من دو سه جمله از روایاتِ نقل شده را به‌عنوان ذکر مصیبت آن بزرگوار بخوانم. « لوط بن‌یحیی ابی‌مخنف » می‌گوید: « فلما احس الأمام بالضرب لم یتأوه »؛ یعنی وقتی در محراب بر فرق آن بزرگوار ضربه وارد شد و پیشانی حضرت را شکافت، هیچ آه و ناله‌ای نکرد. « و صبر و احتسب »؛ خودش را حفظ کرد و صبر فرمود. « و وقع علی وجهه و لیس عنده احد »؛ حضرت با صورت روی زمین افتاد و اطراف ایشان کسی نبود؛ چون هنوز نماز شروع نشده بود. مسجد هم تاریک بود و مردم به‌طور متفرق در مسجد مشغول خواندن نافله بودند؛ بنابراین اولِ کار کسی نفهمید چه اتفاقی افتاده است. « قائلاً بسم‌اللَه و باللَه و علی ملة رسول اللَه ». اولین جملاتی که حضرت بعد از ضربت خوردن بر زبان جاری کرد، جملاتی بود که در موارد دیگر هم به گوشمان رسیده است. بعد از این‌که سیدالشهداء سلام‌اللَه‌علیه ضربت خورد و بر زمین افتاد، همین جملات از قول ایشان نقل شده است: « بسم اللَه و باللَه و علی ملة رسول اللَه »؛ به نام خدا و برای خدا و بر طریقه رسول خدا، حاصل زندگی را تقدیم این راه کردن. در ادامه، این جمله هم از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمود: « فزت و رب الکعبة »؛ به خدای کعبه رستگار شدم. در روایت دیگری آمده است که حضرت فرمود: « لمثل هذا فلیعمل العاملون »؛ یعنی انسان برای رسیدن به چنین

«12»