بیانات سال 82


بنده بارها به دوستانم میگویم من امروز احساسم در مقابل جبهه‌ی عظیم جهانی فساد و ضلالت و گمراهی، با احساس دوران اختناق رژیم ستمشاهی هیچ تفاوتی نکرده است. آن روز هم فکر میکردیم باید مبارزه کنیم، امروز هم فکر میکنم باید مبارزه کنیم. ما برای مبارزه‌ایم؛ منتها شکل، عرصه و ابعاد این مبارزه تفاوت کرده و مبارزه پیچیده‌تر و سخت‌تر شده است؛ خونِ دل این مبارزه از خونِ دل مبارزه‌ی دوران ستمشاهی بیشتر است. الان طرف ما دستگاه استکبار و ظلم و پنهان شدنِ زشت‌ترین خویهای موجودِ در انسان گمراه در زیر پوششی از چهره‌ی متبسّم و اُدکلن زده و قیافه‌ی کراوات بسته، پنهان شده است ! ما امروز با این موجود مبارزه میکنیم. اگر ملتی از مبارزه در راه آرمان خود دست بکشد و از آنچه درست میداند، لحظه‌ای غفلت کند، همان بر سرش خواهد آمد که دنیای اسلام و امّت اسلامی و ملتهای این منطقه در طول قرنها بر سرشان آمد. بیشترین منابع و بیشترین ثروت طبیعی را ما این‌جا داشتیم؛ مهمترین مناطق راهبردی و استراتژیک جهان را ما این‌جا داشتیم؛ امّت اسلامی مایه‌ی حیاتِ دنیای مدرن و مترقّی و صنعتی یعنی نفت را در اختیار داشت؛ اما امروز وضع سیاسی، علمی و عقب‌افتادگیهایش را نگاه کنید ! این به‌خاطر به خواب رفتن و غافل شدن از مبارزه است. سختیهای مبارزه را باید تحمّل کرد تا بتوان هم خود به جایگاه شریف

«4»