میگیرد و مورد قبول من نیست؛ اما مسؤولانی دارد که تنظیم و تصمیمگیری کردهاند؛ وظیفهی آنهاست. اگر آن تصمیمگیری شامل خودِ رهبری هم باشد، ما طبق آن تصمیمگیری عمل میکنیم و نمیگوییم نه؛ اما جاهایی هست که رهبری احساس میکند اگر در اینجا به مسؤولی که وظیفهای داشته و به آن توجّه نکرده، تذکّر و توجّه ندهد، زاویهی بسیار خطرناکی در مسیر عمومی ملت پیش میآید. لذا وارد میدان میشود. در مورد این دورهی مجلس شورای اسلامی یکبار چنین چیزی تقریباً در دو یا دو سال و نیم قبل پیش آمد و آن در قضیهی قانون مطبوعات بود که بنده احساس کردم تکلیف شرعی دارم که به مجلس تذکّر دهم و تذکّر دادم. مجلس هم با کمال موافقت و مرافقت در این زمینه با رهبری همکاری کرد و خطّی را که در کمیسیون پیشبینی شده بود دنبال نکرد که از آنها متشکّر هستیم. یک جمله هم راجع به برنامهی چشمانداز بیستساله بگویم. چون وقت گذشته - البته وقتی من با جوانان هستم، نه از گفتن خسته میشوم و نه از شنیدن؛ لکن چون اذان شد، نمیخواهیم خیلی از ظهر تأخیر شود - لذا میخواهم بحث را تمام کنم. روی این برنامهی چشمانداز بیست ساله خیلی کار شد که انشاءاللَّه در جلسهی مسؤولان اجمالاً در این باره خواهم گفت - جای بحثش اینجا نیست - اما این برنامهی چشمانداز برنامهای واقعی است؛ یعنی کاملاً حساب