امروز مناسبت انتخابات به من حکم میکند که دو سه موضوعِ دیگر را که تناسب با مسألهی انتخابات دارد و البته جزو مسائل ذهنی و فکری برای نسل جوان ماست، مطرح کنم. یک مسأله، اصلِ مسألهی انتخابات و ربط آن با مردمسالاری از نظر اسلام است. دموکراسىِ غربی - یعنی دموکراسىِ متّکی بر لیبرالیسم - منطقی برای خودش دارد. آن منطق پایهی مشروعیت حکومتها و نظامها را عبارت از رأی اکثریت میداند. مبنای این فکر هم همان اندیشهی لیبرالی است؛ اندیشهی آزادىِ فردی، که هیچ قیدوبند اخلاقی ندارد، مگر حدّ و مرز ضرر رساندن به آزادی دیگران. تفکّر لیبرالیسمِ غربی این است: آزادىِ شخصی و فردىِ مطلق انسان در همهی زمینهها و در همهی عرصهها که تجلّیگاه آن در تشکیل نظام سیاسی کشور هم خواهد شد. چون در جامعه، اقلیّت و اکثریّتی هستند، چارهای نیست جز اینکه اقلیت از اکثریت پیروی کند. این پایهی دمکراسی غربی است. اگر نظامی این را داشت، این نظام از نظر دموکراسىِ لیبرالی مشروع است؛ اگر نظامی این را نداشت، نامشروع است. این تئورىِ دموکراسىِ لیبرالیسمی است، در حالی که بهکلّی عمل دموکراسیهای غربی با این تئوری متفاوت است و آنچه امروز در عرصهی عمل در دموکراسیهای غربی مشاهده میشود، این نیست. اگر