والّا حتی از راه فشارهای اقتصادی هم آن چنان که میخواهد، برایش میسّر نیست؛ چون در زمینهی ارتباطات اقتصادی در دنیا، گوشه و کنارها و پیچیدگیهایی وجود دارد و اینطور نیست که اگر بخواهند ملتی را از لحاظ اقتصادی بیچاره کنند، بتوانند. در دورهی جنگ، دنیای غرب - امریکا و اروپا و وابستههایشان - و دنیای شرقِ آن روز که شوروی بود، ما را تحریم کردند و از تعداد سلاحها و هواپیماها و تانکهایمان هم خبر داشتند و فکر میکردند ظرف شش ماه همهی اینها تمام خواهد شد ! هشت سال جنگ را کش دادند که در پایان این هشت سال امکانات و تجهیزات ما بهتر و بیشتر از اوّل شد ! نتیجهی غلبهی نظامی بر مجموعهای مثل مجموعهی صدّام که هم خودش خائن و زبون بود و هم اطرافیانش خیانتکار - او به ملتش خیانت میکرد، اطرافیانش هم به او - میشود همین. غلبه بر مثل صدّام دلیل اقتدار نیست که کسی خیال کند حالا این قطب ابر قدرت جهانی هر کاری دلش میخواهد، میکند؛ نه، اینطور نیست که هر غلطی بخواهند، بتوانند بکنند. غلبهی نظامی را مهاجمانِ به ملتها مثل « چنگیز » و « تیمور » و امثال اینها پیدا میکنند، که آمدند، بعد هم رفتند و نابود شدند؛ اما ملتها دوباره سر بلند کردند. آنجایی که ملتها بخواهند و بایستند، هیچ دشمنی نمیتواند در مقابل آنها پایداری کند و به تعرّض، تجاوز و افزونطلبىِ خود ادامه دهد. ضربهای میزند، ضربهای هم میخورد.