آنجایی که مسؤولان امور در اجرای فلان قانون مالیاتی یا سیاست خارجی، بازرگانی، صنعتی و دانشگاهی دچار مضیقه میشوند و هیچکار نمیتوانند بکنند - مجلس هم اینطور نیست که امروز شما چیزی را ببرید و فردا تصویب کنند و به شما جواب دهند - رهبری مرجع است. زمان امام هم همینطور بود. بنده خودم آنوقت رئیس جمهور بودم و جایی که مضیقههایی داشتیم، به امام نامه مینوشتیم و ایشان اجازه میدادند. بعد از امام، دولت قبلی و دولت فعلی گاهی راجع به مسائل گوناگون نامه مینویسند که در اینجا مضیقه وجود دارد، شما اجازه بدهید که این بخش از قانون نقض شود. رهبری بررسی و دقّت میکند و اگر احساس کرد که بناگزیر باید اینکار را بکند، آن را انجام میدهد. جاهایی هم که بهصورت معضل مهمّ کشوری است، به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع میشود. این معنای ولایت مطلقه است، والّا رهبر، رئیس جمهور، وزرا و نمایندگان، همه در مقابل قانون تسلیمند و باید تسلیم باشند. قانون آنقدر مهم است که قالب عملکرد من و شماست. آن کسی را که ما انتخاب میکنیم و به مجلس میفرستیم، کسی است که سرنوشت کشور را در چهارسال معیّن میکند. ابتدا که ما این نظام پارلمانی را قبول کردیم، بعضی از سیستمهای منطقهای که اسلامی