اسلامی یعنی خدمت به انسانیت و انسانها و خدمت به ارزشهای بشری از موضع قوی، نه از موضع ضعف. به همین نسبت، روشهای نظامیگری و قدرتمداری هم از دید اسلام بهکلّی با دید فرهنگ جاهلی و زورمدارىِ زورمداران گذشته و امروز متفاوت است. پیغمبر و ابوجهل هر دو شمشیر میزدند، هر دو نیروی نظامی فراهم میکردند، هر دو میجنگیدند؛ اما ماهیّت این دو جبهه، این دو صف و این دو جنگنده بهکلّی با هم متفاوت است. این هدف با آن هدف، زمین تا آسمان فرق میکند. تربیت انسانهایی که در نیروهای مسلّح خدمت میکنند هم به همین نسبت تغییر پیدا میکند. آن ارتش و نیروی مسلّحی که در خدمت سلطهگری کمپانیها و زورمداران و زرمداران جهانی است که بر انسانها و کشورها و منابع مالی و انسانی سلطه دارند، هرچه قسىّالقلبتر و کورتر باشد، مطلوبتر است. اما آن ارتشی که در خدمت هدفهای پاک و والاست و با ابزارهای مردمی و تکیه بر ارزشها میخواهد قدرت خود را نشان دهد، هرچه آگاهتر و مردمیتر باشد، مطلوبتر است. نظام جمهوری اسلامی، نیروهای مسلّح را برای دفاع از یک شخص یا یک طبقه، یا وسیلهای برای زورگویی و سلطهگری و تسلّط بر منابع انسانهای دیگر نمیداند. هدفِ نیروی مسلّح در نظام اسلامی احیاء انسانیت و ارزشهای انسانی و آرمانهای الهی است؛ مجاهدت