در زمینه رفع مشکلات معیشتی و مادّی - همانطور که آقایان در اینجا گزارش دادند - کارهای خوبی شده است؛ اما کافی نیست. چرا کافی نیست ؟ زیرا برطرف کردن مشکل معیشتی از قشر کارگر و معلّم و قشرهای دیگر، به اصلاح مبانی اقتصاد کشور بستگی دارد. فرض کنیم ما حقوق این انسان زحمتکش را بیست درصد یا چهل درصد اضافه کردیم؛ اما اگر تورّم را مهار و ارزش پول ملی را تأمین نکردیم، آن مقداری که او امسال از ما اضافه میگیرد، چنانچه از رشد بیرویّه قیمتها پایینتر باشد، فایدهای برای او ندارد؛ پس ما برای او کاری نکردهایم؛ بنابراین اساس کار آنجاست. توصیه من به وزیران محترمی که اینجا هستند و به دیگر مسؤولان دولتی، امروز این است و قبلاً هم همیشه همین بوده است که روی مسأله تقویت پول ملی و به نظام آوردن خرجها و هزینههای دولتی تلاش کنند و جلوِ ریخت و پاشها و خرجهای زیادی و اسرافگونه را بگیرند و در یک دایره محدودتر وزارتی، رعایت کمال عدالت را بکنند و تبعیضهای بیجا را بردارند. اینها کارهایی است که بدون افزایشهای ریالی هم میتواند دلها را شاد، انسانها را خرسند و امیدوار و زندگی آنها را ترمیم کند. اگر این کارها صورت گیرد، ولو افزایش ریالی هم به آن صورت نباشد، باز زندگی آهنگ طبیعی و مطلوب پیدا خواهد کرد. همچنین بر ارزش و کرامت معنوی تکیه شود. مجموعههای کارگری و معلّمی توجّه داشته باشند شعارهایی که میدهند و حرفهایی که میزنند، به گونهای نباشد که شرافت معنوی و کرامت حقیقی را در چشم مردم از جامعه معلّمی یا کارگری بگیرد. همانطور که عرض کردیم، نیازها