بیانات سال 82


اما امریکا اینها را زیر بال گرفت ! معلوم شد تروریسم بد است، آن‌وقتی که نوکر امریکا نباشد؛ اما اگر تروریسم نوکر امریکا شد، نه، خیلی خوب است و هیچ اشکالی هم ندارد ! این، بوته آزمایش است؛ نشان میدهد که مبارزه با تروریسم یعنی چه؛ دمکراسی یعنی چه.

انگلیسیها خودشان را در دنیا به تساهل و تسامح معروف کرده‌اند. بعضی از زبدگان فرهنگی و فکری ما هم افتخار میکنند که مثل آنها اهل تسامح و تساهل شوند. ما تسامح انگلیسی را هم در عراق دیدیم ! با تفنگ وارد خانه مردم شدن، زندگی امن را به هم ریختن، بچه‌های کوچک را از ترس به گریه انداختن، تظاهرات مردم را - چه در بغداد و موصل و چه در شهرهای دیگری که ما خبرش را دریافت نکرده‌ایم - با گلوله‌های آتشین پاسخ دادن؛ این، دمکراسی و گذشت و انسان دوستی و رعایت حقوق بشرشان است ! اینها صحنه عبرت است؛ اینها را باید فهمید.

البته اشتباه میکنند؛ اینها هم مثل صدّام سرنگون خواهند شد. صدّام اگر دل مردم عراق را با خود داشت، نیروی نظامی امریکا نمیتوانست او را سرنگون کند. صدّام دل مردم عراق را با خود نداشت و صدای آنها را نشنید؛ اینها هم فریادهای مردم عراق را نمیشنوند و تظاهرات و اجتماعات آنها را نمیبینند. تظاهر میکنند که بله، ما آزاد گذاشته‌ایم مردم فریاد بزنند ! آنها فریاد بزنند، شما هم نشنوید؛ هر وقت هم که لازم بود، مسلسلها را رویشان باز کنید؛ عجب مردم دوستیای ! اینها هم چون صدای مردم را نمیشنوند، همان بلا در انتظارشان هست. البته نه به آن مدّت طولانیای که او ماند؛ خیلی زودتر؛ چون اینها اشغالگرند.

«7»