مطالبی که شما آقایان فرمودید، خوب و قابل توجّه است. البته بعضی از منطقهایی که بیان شد، ضعیف بود. این چه منطقی است که فرضاً گفته شود یک نفر رئیس دادگستری را رد کردهاند ؟ این شد استدلال ؟ گفته شد ما جواب مردم را چه بدهیم ؟ اتّفاقاً به مردم بگویید خیلی هم خوب است؛ دستگاه نظارت، دستگاه خیلی خوبی است که چاقو دستهاش را میبُرد. در همه دنیا، چاقوها دسته خودشان را نمیبُرند؛ اما اینجا چاقو دستهاش را بریده. یا گفته شده فلان کسی را که در عراق خبرنگار است، رد کردهاند؛ این منطقی نشد که ما بر اساس آن فکر کنیم. اما حرف شما قابل توجّه است. البته اگر آقایان هیأت نظارت هم اینجا بیایند و با من جلسه داشته باشند، قاعدتاً علیه شما حرفهایی خواهند زد. من نه وکیل مدافع شمایم، نه وکیل مدافع آنها - این هم معلوم باشد - من وکیل مدافع قانونم، و در درجه اوّل قانون اساسی. من معتقدم باید به قانون عمل کرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی که در مجلس تصویب میشود، ممکن است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوّبات دولت ممکن است مورد قبول شما و من نباشد؛ اما به همان چیزی هم که قبول نداریم، باید عمل کنیم، و این منطق دارد. منطق این است که قانونِ بد بهتر از بیقانونی و نقض قانون است. اینکه ما قانون را هرجا طبق میل ما از آب درمیآید، قبول داشته باشیم؛ هرجا نتیجهاش طبق میل ما از آب درنمیآید، قبول نداشته باشیم، منطقی نیست. من معتقدم قانون باید