اختلافی داشت و پیش ما آمده بود تا آن را حل کنیم. او از بخشِ خود خیلی دفاع میکرد. گفتم از این دفاعی که تو از بخشِ خودت میکنی و اینطور مجدّانه و پُرشوق پیگیر کار هستی، من لذّت میبرم. قطعاً حرف تو را قبول نخواهم کرد؛ چون حق را به تو نمیدهم؛ ولی از این کارت خوشم میآید. واقعاً از اینکه یک استاندار بیاید و از استانِ خودش مجدّانه، با شوق و با حمیّت دفاع کند، من خوشم میآید؛ منتها فکر نشود که این استان یک جزیره جداگانه است؛ نه، استانها باید همدیگر را به تعبیری همافزایی کنند؛ یکدیگر را حفظ و کمک کنند. هر استان جزئی از مجموعه کشور است؛ این را من مجدّاً توصیه میکنم. در این چارچوب حرکت کنید. اینکه ما بیاییم مجموعه حکومت را به بیستوچند استان تقسیم کنیم، یا تقسیم قومی کنیم، یا تقسیم عقیدتی کنیم، غلط است. تجزیه حکومت با هر عنوان و تحت هر نام، یک حرکت ضدّ حکومت است؛ اقدامی است برای زمینگیر کردن حکومت. حکومت باید یکپارچه باشد تا بتواند وظیفهاش را انجام دهد. خیلی از شما در مسائل انقلاب بودهاید و میدانید که از اوّل انقلاب هم مهمترین کار سیاسیای که از درون انجام میگرفت، تجزیه حکومت بود. من نمیگویم این کار را از اوّل امریکاییها میکردند؛ نه، از اوّل، خودمان میکردیم. متأسفانه انگیزههای درونی ما این کار را میکرد؛ اما