شورای نگهبان است و قهراً باید صلاحیتها را احراز کند؛ همچنانکه وظیفه وزارت کشور هم هست. کسی که داوطلب میشود تا وارد میدانی شود که شرایطی برای آن میدان هست و شما هم مسؤول این گذرگاه هستید، طبیعی است که بایستی شرایط را در آن شخص احراز کنید. این، مخصوص شورای نگهبان هم نیست؛ به عهده همه است. البته آقایان احراز را حتمی بگیرید؛ اما دایره محرز را خیلی تنگ نگیرید؛ یعنی صلاحیتی که برای مجلس هست، مشخص شود که چگونه صلاحیتی است. واقعاً ببینیم آن مقدار صلاحیتی که برای مجلس در زمینه التزام به قانون اساسی و التزام به دین مبین اسلام و بقیه شرایط وجود دارد، چه اندازه التزامی است. میشود این را یک امرِ مقول به تشکیک دانست که شدّت و ضعف دارد. آن التزام شدید کذایی که با اندک چیزی که دیده شود مخدوش میگردد، معلوم نیست که برای نماینده مجلس لازم باشد؛ آن مثلاً فرض بفرمایید برای رهبری یا برای برخی از مقامات عالیرتبه دیگر لازم است. برای مجلس حدّی از این خصوصیات و شرایط لازم است که ما اسمش را صلاحیتها میگذاریم. آن حد را باید درست تشخیص داد و آن را احراز کرد. گاهی مثلاً فرض بفرمایید یک نفر در فضایی قرار میگیرد که هیجانی میشود و حرفی میزند که ممکن است حرف خوب و درستی نباشد؛ اما حاکی از عدم التزام آن شخص به دین یا به جمهوری اسلامی نیست. فرض کنید جوانی است که در محیطی هیجانی قرار