بیانات سال 82


و با رعایت حال آن کسانی که با آنها سر و کار داریم، انجام دهیم؛ یعنی ظلم به کسی نشود و حقّ کسی پامال نگردد. افرادی که صدای کلفتی دارند و همه صدای آنها را میشنوند، به نظر من به قدر آن استاد دانشگاه که فرضاً نامه خصوصی به جناب آقای جنّتی مینویسد که مرا رد صلاحیت کرده‌اند، در حالی که خصوصیات و سوابق من این است، اهمیت ندارند. من دلم برای آن شخص میسوزد و برای کسی که در گوشه و کنار باشد و خدای نکرده به حقّ او بی‌توجّهی شده و ردّ صلاحیت شده، در حالی که به‌طور عقلایی و عرفی و با همان قرائن عادّی میشود صلاحیتش را احراز کرد. آنچه بنده را نگران میکند این است که نکند چنین اتّفاق بیفتد. حالا که الحمدللَّه فرصت هست، واقعاً پرونده یکیک افرادی را که هستند، نگاه کنید. البته ممکن است بعضی سابقه‌ای داشته باشند که انسان براساس قرائنی که دارد، تأیید میکند آن سوابق - که الان مطلوب نیست - از آن اشخاص منقطع شده است. بنابراین انسان باید برطبق وضعیت حال حکم کند.

در مورد نمایندگان مجلس هم من به جناب آقای جنّتی پیغام دادم - پای این مطلب هم ایستاده‌ام و به نظر من هیچ شبهه هم ندارد - که این‌جا جای استصحاب است، مادامی که خلافش ثابت شود؛ یعنی شما نگویید ما آن وقت یقین نداشتیم؛ نه، حملِ بر صحّت کنید. جایی هم که هم عمل خودتان را - آنهایی که بودید - هم عمل دیگران را - آنها که نبودند - شک دارید، حملِ بر صحّت کنید. اینهایی که آمدند، با

«8»