﴿انّا الیه راجعون ﴾ ». برای انسان، هیچ پناهگاهی بهتر از این وجود ندارد. اگر تکیهگاهِ توکّل به خدا و واگذاری کار به خدا نباشد، بار سنگین مصیبتها پشت انسان را خم میکند. این قضیه بُعد دیگری هم دارد. من بارها به دوستانی که دچار مصیبتهایی شدهاند، این را عرض کردهام؛ به شما هم عرض میکنم: این مصیبتها گاهی برای انسان، بلاست؛ گاهی برای انسان، نعمت است. اگر مصیبتها ما را بیدار نکند، بلکه تنبل کند، بلای مضاعف است؛ اما اگر مصیبتها ما را به خود بیاورد و ضعفها و کمکاریها و غفلتهای ما را به ما نشان دهد و ما همّت کنیم و این رخنهها را ترمیم نماییم، این بلا برای ما به نعمت تبدیل میشود. عزیزان من ! هم برای مسؤولان و هم برای شما مردم مصیبت دیده، این یک معیار و میزانِ بسیار مهمّ است. کاری کنید که با همّت و تلاش و پشتکار، همین بلا و مصیبت و داغ و درد، برای شما به یک نعمت الهی تبدیل شود. مخصوصاً شما جوانان بدانید که این کاملاً ممکن است. گذشتِ روزگار روی غمهای دیرین، لایهای از فراموشی قرار میدهد. اگر توانسته باشیم خود را با گذشت روزگار پیش ببریم، از این پیشرفت و کار بهره خواهیم برد. اگر خدای نکرده پیشرفت نکرده باشیم و عزم و توکّل و همّت و محکمکاری و اتّحاد و همبستگىِ خود را زیاد نکنیم، روز پشیمانی است. مرز میان مرگ و زندگی، یک لحظه است؛ پیر و جوان هم ندارد؛ گاهی جوانها میروند، اما پیرها میمانند.