بیانات سال 82


درآوردیم، فلان کس این فساد را کرده؛ این درست نیست و برخلاف سیاست اعلام شده ماست؛ ما گفتیم اصلاً نگویید. در مواردی هم که اعلام و جنجال شد، بنده با آن وضعیت موافق نبودم. این تصمیم را بر اساس محاسبه گرفتیم و این محاسبه هم حکیمانه است و بر این اساس نیست که چیزی لاپوشی و پنهان نگه داشته شود؛ ابداً. بنده نمیخواهم ملاحظه کسی را بکنم؛ منتها فکر نمیکنم تا چیزی قطعی و اثبات نشده، بزرگ بودن و اهمیتش ثابت نشده، محاکمه نشده و روی آن قضاوتی نیست، باید سرِ زبانها بیفتد و مطرح شود. هر کس این کار را بکند، بنده موافق نیستم؛ چه مطبوعاتیها، چه رادیو و تلویزیون و چه دیگران؛ اما آمارِ کارشان را بیان کنند؛ آن هم در صورتی که اسم افراد آورده نشود. این را من به شما عرض کنم: یک نفر جرمی میکند، آدمِ خیلی بدی هم هست، باید هم مجازات شود؛ اما اگر ما اسم او را اعلام کردیم، با این اعلان، چند نفر مجازات میشوند ؟ پسر و دختر او هم که در مدرسه یا دانشگاه درس میخوانند و در محلّه خود رفت و آمد دارند، مجازات میشوند. این کار چه لزومی دارد ؟ بگذارید مجرم زندان برود و فی‌الجمله گفته شود این کار انجام گرفته؛ دیگر چه لزومی دارد ما بچه دبستانی، دبیرستانی و دانشگاهیاش را هم - که هیچ گناهی ندارند - مجازات کنیم ؟ مگر وقتی که اجبار باشد؛ یعنی زمانیکه وضعیت به گونه‌ای است که غیر از این امکان ندارد. آن‌جا چاره‌ای نیست؛ اما تا هنگامی که میشود اعلان نکرد، با این‌طور کارها خیلی موافق نیستم.

بنده پیرامون پیام جناب‌عالی به کنگره دانشجویی آبان هشتادویک است. برخی از مسؤولان فرهنگی و حتّی روحانیون و افراد موجّه و

«15»