را خودِ نخبگان باید اداره کنند، تردیدی نیست؛ یعنی تا کسی خودش با مسائل ذهنی و علمی و عملىِ مربوط به یک جمعِ نخبه آشنایی و دلبستگی نداشته باشد، نمیتواند کار کند؛ اما سخن در این نیست که چه کسانی آن را اداره میکنند - هر جای کشور که مربوط به نخبگان باشد، آنها آنجا را بهتر اداره میکنند - این کار، کار دولت است و ناگزیر بایستی دولت زیر بار این کار برود؛ فکر خوبی است؛ منتها وقتی دولت مسؤول کاری میشود، اداره این مجموعه را باید به کسانی واگذار کند که حقیقتاً شایسته باشند. البته باید سعی شود که این مرکز در دستگاههای اداری حل نشود و دستگاهی در کنار دستگاههای دیگر و با مشکلات برخی از آنها بهوجود نیاید؛ بخصوص رگههای سیاسی و سیاسیکاری و سیاستبازی اصلاً نباید در این مجموعهکارها بیاید و من به شما تأکید میکنم مراقب باشید که در آن منطقهای که کار علمی هست، اصلاً رگه مسائل سیاسی وارد نشود. معنای این حرف این نیست که یک نخبه علمی نباید سیاسی باشد؛ چرا، ما معتقدیم که مردان خدا و مردان معنوی هم باید سیاسی باشند و در میدان سیاست فعالیت کنند؛ اما این بدان معنا نیست که انسان در آن جمع علمی، پژوهشی، صنعتی و کاری - هر نوع کاری - گرایشها و رغبتها و تمایلات سیاسی را تأثیرگذار و تعیین کننده قرار دهد؛ این قطعاً کار را خراب میکند. به نظر من یک علّت اینکه بعضی از دستگاههای مسؤول ما به همین مطالبی که شما میگویید، نرسیدهاند - در حالیکه