آنچه من با نخبگان علمی در این چند سال اخیر مطرح کردم، این است که همین همّت گماشتن و خواستن و عزم استوار کردنِ بر مقصود، در زمینه علم هم تحقّق پیدا کند. این، حرفی است که من چند سال است با همه جوانان، دانشجویان و همه اساتید - هر وقت که با آنها ملاقات میکنم یا پیغامی به آنها میدهم - در میان میگذارم و از آنها میخواهم و میبینم که این کار میشود. مطالبی که شما دوستان گفتید، حاوی نکات خوبی است. البته بعضی از اینها سیاستگذاریهای کلان لازم دارد و مورد توجّه هم بوده، لیکن سیاستگذارانِ دستگاههای کشور بایستی اعتقاد پیدا کنند و همّت بگمارند؛ شدنی است. از جمله، مسأله تغییر بنای آموزش بر مبنای پژوهش - که گفته شد - حرف درستی است. این موضوع را قبلاً هم در جلسه بزرگی از قبیل همین جلسه به من گفتهاند، با این تفاوت که شرکتکنندگان آن جلسه غالباً اساتید قدیمی و مجرّب دانشگاهها بودند. در آنجا هم یک استاد کاملاً مورد اعتماد، همین مطلب را بیان کرد. روی این کار تأکید شده که انجام شود؛ منتها شما میدانید که اینطور کارهای بنیانی، زمان میطلبد. بههرحال فکر، فکر کاملاً درستی است و باید دنبال کرد. نکته جدیدی که در این جلسه چند نفر از شما تکرار کردید، همان مسأله سازمان نخبگان علمىِ کشور یا مرکز ویژهای برای امور نخبگان است، که این دوست عزیزمان هم در پایان کار درباره آن بیشتر توضیح دادند. البته در اینکه چنین جمعی