بیانات سال 82


لاریجانی اشاره کردند، جلسات کوچکی بود؛ این گوشه، آن گوشه، کلاس درسِ فلان دانشکده بود؛ حداکثرش مثلاً جلسه‌یی بود در فلان‌جا با چند صد نفر آدم؛ اما خود ایشان هم یقیناً پیش‌بینی نمیکرد که این جلسات کوچک چه آثار بزرگی باقی خواهد گذاشت. این، جایگاه شهید مطهری است؛ این جایگاه باید درست شناخته و تعریف شود و موارد و مصادیق آن روشن گردد؛ اینها باید بیان شود. اگر درباره‌ی متفکران اسلامی، علما و فقهامان این نکته را در نظر بگیریم؛ مثلاً ببینیم نقش ملاصدرا در آن زمان چه بود؛ شخصیت او را محور اصلی هویت علمی او تبیین کنیم، خوب و تأثیرگذار است. البته شیوه‌های هنری جای خود را دارد. به عقیده‌ی من، ما در زمینه‌ی شیوه‌های هنری هنوز مهارت و زبردستی لازم را پیدا نکرده‌ایم تا بتوانیم کاری که میخواهیم، بکنیم. چهره‌های علمی ما که گاهی در فیلمها و سریالها ظاهر میشوند، نمیتوانند آن انطباع و انعکاس را در ذهن بینندگان و مخاطبانِ خود پیدا کنند که آشنایان با این چهره‌ها به آن اعتقاد دارند؛ غالباً چیز دیگری از آب درمی‌آید، که باید در زمینه‌ی کار هنری هم دقت بیشتری صورت بگیرد. بنابراین نقش شهید مطهری باید آشکار شود. شهید مطهری پهلوان میدانی بود که کسی وارد آن نشده بود.

نکته‌ی دوم که خوب است روی آن فکر شود، تداوم این جریان است. ما که نمیتوانیم در شهید مطهری متوقف شویم. درست است که الان

«5»