میکند؛ به او روحیه میدهد و به او کمک میکند تا بتواند راه خود را در تجاوز ادامه دهد. بنابراین بههیچوجه نباید تسلیم شد. میشنوید بعضی کسان صحبت میکنند که فرصتها را از دست ندهیم. من نمیدانم مقصود آنها از فرصت چیست. فرصتی که در این موقعیت زمانی به هدر میرود، چه فرصتی است ؟ فرصت تسلیم شدن در مقابل امریکاست ؟ این فرصت است !؟ برای ملت ما این فرصت است که در مقابل دشمنی که با صدای کلفت و با لحن قلدرمآبانه میخواهد سلطه خود را بر او تحمیل کند، تسلیم شود و از مقابل او عقب بنشیند !؟ این فرصت است که کسی آن را از دست ندهد ؟ یک وقت انسان خودش هست و خودش و مسؤولیت خود را بهعهده دارد؛ یا ایستادگی میکند و یا تسلیم میشود. اگر تسلیم شد، بدبختی و روسیاهیاش مال خودش خواهد بود و به جای دیگری ضرر نمیرساند؛ اما وقتی انسان مسؤولِ یک بخش است - حتّی در بخشهایی که از اهمیت زیادی هم برخوردار نیستند، اما کار، اقدام و حرکت فرد میتواند تأثیر داشته باشد - تسلیم شدن به معنای تسلیم کردن کشور و ملت است؛ به معنای مسلّط کردن دشمن بر سرنوشت یک ملت است؛ مگر کسی حقّ این کار را دارد ؟ من یک وقت به مناسبت دیگری گفتم: اگر آن روز که شاه سلطان حسین در مقابل افغانها با این بهانه که اگر تسلیم نشویم و دروازه اصفهان را در مقابل هجوم آنها باز نکنیم، ممکن است عدّهای کشته شوند، بر مردان غیوری که در اصفهانِ آن روز بودند - چه انسانهای غیرتمند سپاهی و چه مردم عادّی - تکیه میکرد و میگفت من در مقابل دشمن تسلیم نمیشوم، قطعاً عدّه کمتری از ملت ایران، از مردم اصفهان و از