بیانات سال 82


بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

مایل بودم جلسه با سؤالهای دانشجویان عزیز شروع شود؛ چون یکی از شیرینترین رخدادها برای انسان این است که جوانانی که مظهر معرفت‌جویی و استفهام و طالبِ دانستن و آگاهی هستند، چیزی را بپرسند که انسان میتواند در محدوده اطّلاعاتش به آن جواب دهد و درعین‌حال به همین اندازه میتواند در رفع سؤال و ابهام در ذهن جوان - که مظهر شادابی و نشاط و میل به پیشرفت است - کمک کند؛ بخصوص با توجه به این‌که ابهام‌آفرینی یکی از سیاستهای اصلی کانونهای مبارزه با جمهوری اسلامی است. ابهام‌آفرینی و ایجاد نقطه کور برای ذهنها، خودش یک سیاست است؛ لذا من وقت عمده را باز هم ان‌شاءاللَّه صرف پاسخ به سؤالات خواهم کرد. از لحاظ وقت هم محدودیتی ندارم و آمادگی دارم که تا وقتی توان باشد و شما و من خیلی خسته نشده باشیم، به این برنامه ادامه دهیم؛ ولی یکی دو مسأله از مسائل اساسی وجود دارد که مطمئنم شما جوانان عزیز هم به آنها علاقه‌مندید؛ لذا اوّل راجع به این دو مسأله صحبت میکنم و بعد به سؤالهایی که این‌جا آورده میشود، پاسخ میدهم.

مقدّمتاً عرض کنم که محیط دانشگاه به‌طور طبیعی، محیط شادابی، نوگرایی، نوآوری و نوزایی است. محیط دانشگاه، محیط بالیدن شخصیتها، جوشیدن استعدادها و بروز و ظهور نقاط درخشانِ پنهان در

«1»