بیانات سال 82


بمانند !؟» شهادت‌طلبی و شهید را مسخره و روحیه‌ی فداکاری را تحقیر کنیم و خانواده‌ی شهید را مورد اهانت قرار دهیم، همان کاری است که امریکا می‌خواهد؛ یعنی نیروی پایداری و اقتداری را که می‌تواند جلوِ حمله‌ی امریکا را بگیرد، در داخل تضعیف کردن. این کارها را نباید بکنیم. راه مقابله با امریکا اینهاست.

بعضی کسان خیال می‌کنند راه مصون ماندن از خطر امریکا این است که برویم بگوییم شما دعوا و اوقات تلخی کردید؛ حالا فرمایشتان چیست؛ می‌گویید ما چه کار کنیم ؟ بعد او بگوید فلان کار و فلان کار و فلان کار را بکنید؛ فهرست بلند بالایی به ما بدهد. بعد ما چک و چانه بزنیم که اگر می‌شود، این یک کار را نکنیم؛ اگر می‌شود، این یکی را یک خرده کمتر بکنیم ! او هم بالاخره با اخم و تَخم، بخش زیادی از آن کارها را به ما تحمیل کند و از چند کار بگذرد و تصوّر شود بزرگوارانه می‌گذرد ! این‌طور نیست؛ تا وقتی بترسی، می‌ترسانندت؛ تا وقتی عقب بنشینی، هُلت می‌دهند. وقتی دشمن طرف شما نمی‌آید که بداند شما به او پنجه می‌زنی و او را ناکام می‌کنی. این چگونه ممکن است ؟ با تقویت روحیه‌ی اعتماد به نفس، روحیه‌ی توکّل به خدا و اعتماد به حقّانیت خود و راه خود در مردم.

مرتّب توی دهنها می‌اندازند و می‌گویند « بحران مشروعیت ». نظام اسلامی که متّکی به آراءِ مردم است و نماینده‌ی مجلس و نماینده‌ی شورا و رئیس جمهور و رهبر و خبرگانش با رأی مردم انتخاب می‌شوند، اگر مشروعیت نداشته باشد، پس کدام‌یک از نظامهایی که در منطقه و در دنیا هستند، مشروعیت دارند ؟ نظامی که پایه‌های آن بر اساس

«11»