بیانات سال 83


کنند و درست کار کنند - میتوانیم در ظرف بیست سال کشور خود را به نقطه‌ی اوج و قله‌یی که در این چشم‌انداز تصویر شده، برسانیم. سیاستها را در نظر داشته باشید. سیاستها بر اساس این چشم‌انداز تنظیم شده است. قانونها باید با سیاستها هماهنگ باشد؛ یعنی در دل سیاستها جا بگیرد و به سمت این چشم‌انداز حرکت کند. آن چشم‌انداز هم بر پایه‌ی اسلام است. باید همه‌ی وقت و همت و شغل را مصروف همین اهداف کرد و در واقع ذوب در این اهداف شد.

تعبیر « ذوب در ولایت » را غالباً مخالفان شماها - کسانی که میخواهند نکته‌گیری کنند و مضمونی بگویند - به کار میبرند؛ والّا بنده این حرف را از آدمهای حسابی کمتر شنیده‌ام. بنده نمیفهمم معنای ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنی چه ؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. روزی که شهید صدر گفت « در امام خمینی ذوب شوید؛ همچنان‌که او در اسلام ذوب شده است »، تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسی بود، نه جمهوری اسلامی بود، نه نظامی بود، نه دستگاهی بود. در صحنه‌ی آشفته‌ی هویها و جریانها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر میگفت در او ذوب شوید. راست هم میگفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود. امروز این‌طوری نیست. ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست ؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبری در سایه‌ی این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط

«14»