در میزان الهی، همه چیز با محاسبه است؛ « مثقال ذرة » که در قرآن خوانده اید؛ یعنی به قدر سنگینىِ یک ذره. ذره یعنی آن ذرات و غباری که شما با چشم آنها را نمی بینید؛ مگر هنگامی که از یک روزنه نوری داخل اتاق بتابد، بعد شما این ذرات شناور را در فضا می بینید. یک ذره، یعنی یک دانه از آنها، چقدر سنگینی دارد ؟ به قدر سنگینی آن، در میزان الهی محاسبه است. بنابراین اگر شما کار نیکی انجام بدهید، این کار نیک در ترازوی محاسبه ی الهی به حساب می آید و وقتی آن را با نیت خالص و برای خدا و با انگیزه ی معنوی و الهی انجام دهید، همان ذره پیش خدای متعال بتدریج به یک کوه؛ کوه ثواب، تبدیل می شود؛ به کار خودتان به این چشم نگاه کنید. همان طور که گفتم، پرستار فرشته ی رحمت برای بیمار است. آن وقت که بیمار از همه جا دستش کوتاه است، در آن ساعاتی که حتی همسر، فرزندان و پدر و مادر بیمار هم بالای سرش نیستند، چشم امیدش بعد از خدا به پرستار است و این پرستار است که مثل ملائکه ی آسمانی، مثل فرشتگان رحمت، به دردها، مشکلات و نیازهای جسمی و عاطفی او پاسخ می دهد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها پیش خدای متعال فراموش نمی شود. البته ممکن است هیچ چشمی هم این زحمت شما را نبیند. خیلی از زحماتی که شما می کشید و رنجهایی که می برید، کسی آنها را نمی بیند. گاهی یک لبخند شما به بیمار دل افسرده، به او جانِ دوباره می دهد. چه کسی این لبخند را می بیند ؟ چه کسی آن را به حساب می آورد ؟ چه کسی یک معادل و پاداش مالی و پولی در مقابل این لبخند می گذارد ؟ هیچکس؛ اما کرام الکاتبین می بینند؛ محاسبه گرانِ میزان الهی همین لبخند شما را می بینند. اگر در عوضِ لبخند، اخم هم بکنید، اخم