بیانات سال 83


است. شما شاید شنیده باشید که در سرزمین فلسطین به وسیله‌ی صهیونیست‌ها یا در امریکا کنفرانس‌های شیعه‌شناسی تشکیل میشود و کسانی روی آراء و لایه‌های فکری و شکل اجتماعی شیعیان تحقیق میکنند؛ این برای این است که بتوانند با شیعه مبارزه کنند. باید شیعه را بشناسند تا بتوانند با او مبارزه کنند.

شبهات زیاد است. شما اگر در میان جوانان بروید، میبینید جوان خوبِ ما هم گاهی در ذهنش شبهه وجود دارد. ایرادی هم ندارد؛ شبهه به ذهن همه می‌آید؛ نباید به جوان ایراد گرفت که تو چرا شبهه داری. وقتی ذهن فعال و کارگر شد، شبهه به ذهن می‌آید. بر عهده‌ی ما طلبه‌هاست که این شبهه‌ها را با پیشگیری یا با درمان برطرف کنیم. چالش عمده‌ی امروز شما این است؛ چه‌کار میخواهید بکنید ؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزه‌هاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزه‌ها: چه کار میخواهید بکنید ؟ درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مکاسب و کفایه و درسهای خارجِ معمول سنتىِ ما لازم است. من قبلاً گفتم بیمایه فطیر است. علوم عقلی کلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا اینها کافی هم هست ؟ من به شما عرض میکنم: نه، کافی نیست. ما در برنامه‌های کارىِ خود باید جریان خلّاق فکرییی را که در حوزه‌های ما بحمداللَّه از دوره‌ی قبل از ما شروع شده و تا حدودی اتساع هم پیدا کرده است، وسعت و عمق بیشتری بدهیم. کسی مثل مرحوم علامه‌ی طباطبایی ( رضوان‌اللَّه‌تعالیعلیه ) در حوزه‌ی علمیه‌ی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم میتوانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم میتوانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و

«9»