بود بسیار مسن و دارای محسّنات بسیار ». از سخنی که دربارهی او میگوید، معلوم میشود این مرد هزار سال پیش در هندسه و فلسفه و منطق وارد بوده و اطلاعاتی داشته. هزار سال پیش، یعنی قرن چهارم هجری؛ یعنی قرن دهم میلادی. قرن دهم چه زمانی است ؟ قلب قرون وسطای معروف دنیا. قرون وسطایی که شنیدهاید، مربوط به اروپاست، نه ایران. روزی که در اروپا قرون وسطی مظهر سیاهی و تاریکی و هیچندانی بود، در همدان ابنسینا و رجل همدانی بود؛ بعد از مدتی رشیدالدین فضلاللَّه بود؛ باباطاهر بود؛ علما و دانشمندانِ بزرگ بودند، که من شرح احوال آنها را اجمالاً در این چند روز در جلسات مختلف گفتهام. این، سابقه و قبالهنامهی علمی و فرهنگی ماست. چرا ما معتقد باشیم که نمیتوانیم ؟ بله، نگذاشتند ما پیشرفت کنیم. واقعیت این است که ما دویست سال از علم دنیا عقب ماندهایم؛ اما معنای رسیدن به مرزهای دانش این نیست که راهی را که اروپاییها در طول دویست سال رفتهاند، ما هم همان راه را در طول دویست سال برویم؛ بعد به آنجایی که امروز رسیدهاند، برسیم؛ نه، این حرفها نیست؛ ما راههای میانبر پیدا میکنیم. ما علم را از دست اروپاییها میقاپیم. ما از یاد گرفتن ننگمان نمیکند. اسلام میگوید قوام دنیا به چند گروه است؛ یکی از آنها کسانی هستند که وقتی نمیدانند، در صدد یاد گرفتن باشند؛ از یادگرفتن ننگشان نکند. ما دانشهایی را که امروز فرآوردهی ذهن و مغز و عقل بشر است، یاد میگیریم؛ آنچه را که بلد نیستیم، با کمال میل میآموزیم و به استادمان هم احترام میکنیم. به کسی که به ما علم بیاموزد، بیاحترامی نمیکنیم؛ اما گرفتن علم از دیگری نباید به معنای این باشد که شاگرد باید تا ابد شاگرد بماند؛ نه، امروز شاگردیم، فردا میشویم استاد آنها؛ کما اینکه