نخیر، مُدگرایی و نوگرایی اگر افراطی نباشد، اگر روی چشم و همچشمىِ رقابتهای کودکانه نباشد، عیبی ندارد. لباس و رفتار و آرایش تغییر پیدا میکند، مانعی هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبلهنمای این مُدگرایی به سمت اروپا نباشد؛ این بد است. اگر مدیستهای اروپا و امریکا در مجلاتی که مُدها را مطرح میکنند، فلانطور لباس را برای مردان یا زنانِ خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید اینجا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم ؟ این بد است. خودتان طراحی کنید و خودتان بسازید. بنده زمان ریاستجمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیهی طرح لباس ملی را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم؛ بالاخره لباس ملی ما که این کت و شلوار نیست. البته من با کت و شلوار مخالف نیستم؛ خود من هم گاهی اوقات در ارتفاعات یا جاهای دیگر ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ ایرادی هم ندارد؛ اما بالاخره این لباس ملی ما نیست. عربها لباس ملی خودشان را دارند، هندیها لباس ملی خودشان را دارند، اندونزییاییها لباس ملی خودشان را دارند، کشورهای گوناگون شرقی لباسهای ملی خودشان را دارند، آفریقاییها لباسهای ملی خودشان را دارند و در مجامع جهانی هر کس لباس ملی خود را دارد؛ افتخار هم میکنند. ما در جایی رئیسجمهوری را دیدیم که لباس ملیاش عبارت بود از دامن ! مرد بزرگ، دامن پوشیده بود ! پاهای او هم لخت بود ! یک دامن تقریباً تا حدود زانو، و هیچ احساس حقارت هم نمیکرد. با افتخارِ تمام در آن جلسه شرکت میکرد؛ میآمد و میرفت و مینشست. این، لباس ملی اوست؛ ایرادی هم ندارد. عربها با تفاخر، لباس ملی خودشان را میپوشند - پیراهن بلند و چفیه و