بیانات سال 83


میرود؛ میگوید هر کس آمدنی است، با من بیاید؛ امام این‌طوری بود. ایشان مطمئن هم بود که مردم میآیند، و مردم با او آمدند. اول، او این خصوصیات را کشف کرد و ما به‌عنوان آدمهای کوته‌بین - بنده خودم را میگویم - کم تجربه و به‌عنوان کسی که مردم را درست نمیشناسد، با حیرت و تعجب حرکت عظیم مردم را تماشا کردیم و مجذوب او شدیم. این را ما اول در انقلاب تجربه کردیم. ما خیال نمیکردیم خیلیها این‌طور به میدان بیایند؛ اما آمدند؛ جان دادند، جوان دادند، هستیشان را دادند و هرجا برای انقلاب لازم بود، ایستادند. اکثریت عظیمی از مردم این‌طور بودند. بعد جنگ شد و آن‌طور به میدان آمدند. و من امروز پس از سالهای متمادی که مسؤولیتهای گوناگون و سنگینی داشته‌ام، وقتی تفرّس و دقت میکنم، میبینم این مردم، همان مردم انقلابند. یک عده به‌عکسِ واقعیت تبلیغ میکنند؛ یک عده جوان و جامعه‌ی جوان ما را چشم‌بسته محکوم میکنند؛ چرا ؟ چون فلان جوان فرقش را از وسط باز کرده، یا زلفش را این‌جا ریخته، یا به موی سرش روغن زده؛ اینها را کافی میدانند برای این‌که نسل جوان ما را محکوم کنند. شما نگاه کنید، ببینید در این چند روز جلوه‌ی حضور جوانانه‌ی مردم چگونه بود؛ که مخصوص این چند روز هم نیست. بنده، کسی نیستم. این مردم برای من این کارها را نمیکنند؛ این مردم برای انقلاب و عظمت کشور و عزت این ملت و برای نظام اسلامی این کارها را میکنند. قدر این مردم را بدانید؛ خدمت به این مردم را نعمت خدا بشمرید؛ برای مردم کار کنید؛ خدا را حاضر و ناظر بدانید و بدانید هر قدمی که برمیدارید، حسنه است. من دیشب به وزرا و معاونان رئیس‌جمهور هم که این‌جا آمده بودند و با من

«8»