از ارزن غرق میشود؛ اما تا شما آن ارزن آخری را نیندازید، کشتی غرق نمیشود. بالاخره این ارزن، یکجا تعیینکننده است. اگر بناست این ستونِ استوار با صد پتک بریزد، ظاهراً پتک اول هیچ اثری ندارد؛ اما بعد از آنکه شما این پتک را زدید، دیگر این ستون با نودونُه پتک میریزد، نه با صد پتک؛ یعنی آن پتک اول اثر خودش را گذاشته است. پتک دوم را که زدید، این ستون با نودوهشت پتک دیگر میریزد؛ یعنی اثر خودش را گذاشته است. بنابراین، هیچ چیز بیاثر نیست. اینکه ما در میدان، بی عمل و متحیر بمانیم به خیال اینکه فایدهیی ندارد، کمال سادهلوحی است؛ این از دست دادنِ مهمترین فرصتهاست. چرا فایده ندارد ؟! باید تلاش کنیم تا مؤلفههای قدرت خودمان را بشناسیم و در بسیاری از مسائل جهانی، موضع اساسی جمهوری اسلامی را به عنوان یک موضع تهاجمی اتخاذ کنیم. ما در چند مسأله میتوانیم موضع تهاجمی داشته باشیم: در قضیهی حقوق بشر، موضع ما موضع تدافعی نیست؛ موضعمان تهاجمی است. بیاییم اینجا عزا بگیریم که در جمهوری اسلامی حقوق بشر ضایع شده؛ چون امریکاییها و صهیونیستها و رسانهها گفتهاند ! این درست است ؟! شما موضع تهاجمی در این قضیه دارید. حالا بنشینید دستهایتان را روی هم بگذارید و غصه بخورید که نمایندهیی در فلانجا گفته که شما حقوق بشرتان را بیشتر مراقبت کنید ! این شد حرف ؟!