خواهد رفت. اینکه ما در قانون اساسی برای رهبر، رئیسجمهور، نمایندهی مجلس و برای وزیر شرایطی قائل شدهایم و با این شرایط گفتهایم این وظیفه را میتواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیتِ برعهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتی است که قانون و ملت به ما عطا میکند؛ یعنی این حکم ولایت، با همهی شعب و شاخههایی که از آن متشعب است، رفته روی این عناوین، نه روی اشخاص. تا وقتی که این عناوین، محفوظ و موجودند، این مشروعیت وجود دارد. وقتی این عناوین زایل شدند، چه از شخص رهبری و چه از بقیهی مسؤولان در بخشهای مختلف، آن مشروعیت هم زایل خواهد شد. ما باید به دنبال کارآمدی باشیم. باید هر یک از کسانی که متصدی این مسؤولیتها، از صدر تا ساقه، هستند، بتوانند آنچه را که برعهدهی آنهاست، بهقدر معقول انجام دهند. انتظار معجزه و کار خارقالعاده نداریم و نباید داشته باشیم؛ اما بایست انتظارِ تلاش موفق را، که در آن نشانههای توفیق هم مشاهده شود، داشته باشیم. بنده همچنان بعد از گذشت بیستوپنج سال، با مشاهدهی وضع کشور و وضع ملت، روزبهروز اعتقادم به توانایی نظام اسلامی بر ساختن یک جامعهی شستهروفتهی رو به رشدِ شکوفا در همهی ابعاد بیشتر شده است. وظیفهی همهی ما اقامهی قسط، اجرای عدالت، تربیت ملت و پیشرفت مادی و معنوی ملت و به تکامل رساندن کشور و نجات آن از محرومیتی است که در طول دهها سال حکومت طواغیت و خارجیها بر آن تحمیل شده است. بسیاری از محرومیتهایی که در کشور ما وجود دارد و شما نشانههایش را امروز در گوشه و کنار مشاهده میکنید، ناشی از حرکت عمومی طولانی