بیانات سال 83


آیه‌ی شریفه درباره‌ی قیامت میفرماید: « یستعجل بها الّذین لا یؤمنون بها والّذین امنوا مشفقون منها و یعلمون انّها الحقّ ». کفار قریش به پیغمبر میگفتند قیامت و جهنمی که ما را از آن میترسانی، کجاست ؟ قرآن میفرماید: « والّذین امنوا مشفقون منها »؛ کسانیکه ایمان دارند، از قیامت بیمناکند. قیامت حقیقتاً این‌گونه است. باید از قیامت ترسناک بود، باید قیامت را از یاد نبرد؛ این ضامن حفظ ماست. قیامت، روز عرضه شدن بر خداست؛ « و عرضوا علی ربّک صفّا ». انسان با حقیقت خود، با باطن قلب خود، با ملکات راسخه‌ی نفس خود، در مقابل خدای متعال آشکار میشود. این‌جا هم خدای متعال باطن ما را میبیند، اما آن‌جا دیگر هیچ پرده‌پوشییی وجود ندارد؛ خود ما هم میفهمیم و میبینیم؛ خود ما هم خود را محکوم میکنیم. روز جزا، روز پاسخگویی است؛ پاسخگویی به معنای واقعی کلمه؛ پاسخگویی بدون امکان رفع و رجوع بیمورد؛ اصلاً نمیشود انسان عذر دروغین و بیخودی بیاورد. انسان در مقابل خدای متعال است؛ او گریبان انسان را میگیرد. قیامت، روز محاسبه‌ی بیاغماض است؛ همه‌ی ما محاسبه میشویم. قیامت، روز بسته شدن زبان است. زبان‌بازیهایی که این‌جا میتوان کرد، آن‌جا دیگر نیست؛ « هذا یوم لا ینطقون و لا یؤذن لهم فیعتذرون ». زبان، بسته میشود؛ آنگاه باطن و ملکات و اعضا و جوارح انسان حرف میزنند. اگر در دلمان حقد، حسد، بدبینی، بدخواهی، امراض گوناگون قلبی، کین‌ورزی نسبت به صالحان و شوق و عشق نسبت به گناهان پنهان کرده باشیم، آن‌جا همه آشکار میشود. قیامت، واقعه‌ی عجیبی است؛ « الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ».

«4»