اما چرا دفاع نمیکنیم ؟! چرا عملاً در میدان، کاری از ما برنمیآید ؟ چون با هم متحد و یکی نیستیم؛ چون به بهانههای گوناگون ما را از هم جدا کردهاند. لشگر منظمِ عظیم و مجهزی به نام امت اسلامی را به گروههایی که همّ و غمّشان مقابله و مبارزهی با هم و ترسیدن از هم و تعرض به هم و پنجهزدن به صورت یکدیگر است، تقسیم کردهاند. در این شرایط، معلوم است که این لشگر کارآیی نخواهد داشت. امروز وقت آن رسیده است که دنیای اسلام بازنگری کند؛ بر روی مسألهی وحدت بجِد فکر کند. امروز تهدید امریکا در این منطقه متوجه یک کشور و دو کشور نیست؛ متوجه همه است. امروز تهدید سرمایهداران صهیونیستِ پشت سرِ دستگاه حاکمهی امریکا، به بلعیدن یک قسمت از منطقهی ما اکتفا نمیکند؛ همهی منطقه را میخواهند ببلعند و امروز صریحاً هم این حرف را میگویند. « طرح خاورمیانهی بزرگ »، معنایی جز این ندارد. از پنجاه و چند سال پیش که دولت غاصب صهیونیست تشکیل شد و از حدود صد سال پیش که این فکر در مجامع غربی و اروپایی شکل گرفت، نیت همین بود که میخواهند این منطقه را ببلعند؛ ببرند؛ لازم دارند. مردم این منطقه برایشان مهم نیستند؛ همه مورد تهدیدند. وقتی همه مورد تهدیدند، عاقلانهترین راه این است که همه به فکر بیفتند و دستها را در دست هم بگذارند. توصیه و مطالبهی جدی ما از دولتها و ملتهای اسلامی این است که روی این مطلب فکر و کار کنیم، که زحمت و مقدماتی دارد؛ باید مقدماتش تأمین شود. البته دشمن هم بیکار نمیماند و از ابزارهای قدیمی تفرقهانگیز استفاده میکند؛ از قومیتها، مذهب و طایفهگری استفاده میکند