بیانات سال 83


طرحی را افتتاح میکند. این افتتاح، گنگ است و معلوم نیست چیست. وقتی آسفالت خیابانی خراب میشود و میخواهید آن را در خبر منعکس کنید، مثلاً میروید با تاکسیدار مصاحبه میکنید و او میگوید چرخ ماشینم در این چاله افتاد؛ یکی دیگر میگوید زمستان در این‌جا آب جمع شده بود و ترشح کرد به لباس مردم. خلاصه با ده نفر مصاحبه میکنید تا مشخص شود این چاله چقدر چیز بدی است. پس در مورد پیشرفتها و توفیقات هم همین میکروفون را بگیرید جلوی کسانی که از این پیشرفتها بهره‌مند و برخوردار میشوند. صِرف این‌که مدیر مربوطه بیاید بگوید در راه‌اندازی فلان طرح برای پانصد نفر، هزار نفر یا پنج‌هزار نفر شغل ایجاد شد، کافی نیست؛ باید موضوع را تبیین کرد.

هدف ما باید تقویت مدیریت اجرایی کشور باشد. گفتم و تکرار هم میکنم: ضعف‌ها و نقص‌ها هم باید گفته شود تا مردم تصور نکنند این‌جا بوقی است که بنا دارد فقط از حکومت تعریف کند؛ منتها گفتنِ علاج‌جویانه و دلسوزانه، نه ستیزه‌جویانه. طرح غلط مشکلات، مضر است. طرح سؤالهایی که پاسخ ندارد، مضر است. البته گاهی شگردهای قشنگی زده میشود. همین چند روز قبل دیدم که پس از جلسه‌ی رؤسای سه قوه، راجع به مفاسد اقتصادی با آنها مصاحبه کردند. کار قشنگِ جالبِ تمیزِ همه‌جانبه و هوشمندانه و زِبل‌واری از آب درآورده بودند؛ خوب بود و اتفاقاً تأثیر هم کرد. آدم از این‌طور کارها لذت می‌برد. خیلی خوب، الان دارند همان کار شماها را دنبال میکنند؛ اینها هم به نحوی منعکس شود. البته شما میتوانید با همین نحوه‌ی طرح، به شکل هوشمندانه مدیران را هم هدایت کنید. مدیران گاهی

«19»