رابطه ی با دولت بود، بعضی در رابطه ی با برخی دستگاه های دیگر بود، برخی در رابطه ی با دانشگاه ها بود. درعین حال تعقیب نقاط مورد نظر به صورت اجرایی یک مطلب است، و پراکندن فکر درست در فضا، مطلب دیگری است؛ و این دومی مهمتر است. این که شما سخنی را بر زبان بیاورید و این فکر را در فضا بپراکنید، بدون تردید در آینده، سازنده ی جهت و سمت حرکت خواهد شد؛ بسته به این است که پراکننده تا چه اندازه این سخن را منطقی و قوی و متکی به استدلال و واقعیتها بر زبان آورده باشد. بنابراین، این هم هدف بعدی است که ان شاءالله برخی از کارها در این جا به نتایجی می رسد و دنبال می شود. دایره ی مطالبی که شما بیان خواهید کرد، نامحدود است؛ یعنی از طرف من هیچ حد و مرزی برای آنچه بیان خواهد شد، وجود ندارد. اصلاً اصرار دارم در این خصوص محدودیت وجود نداشته باشد؛ ولی می خواهم دو سر فصل را هم مطرح کنم که در صحبت های خود اگر به اینها توجه کنید و درباره ی اینها هم سخنی بگویید، خوب است: یکی عبارت است از راه حل عملگراتر شدن و کارآمدتر شدن پژوهش و تحقیق در کشور؛ چه از سوی استادان و برگزیدگان، و چه از سوی دانشجویانی که در دانشگاه ها پایان نامه هایی را می نویسند. در حین تحصیل یا در پایان تحصیل، از سوی دانشجو و استاد، ساعتهای بسیار ذی قیمتی صرف تهیه ی یک پایان نامه یا یک پژوهش در دانشگاه می شود. آیا گزینش این عناوین، حساب شده و در جهت نیازهای کشور است ؟ آیا محصول پژوهش و تحقیقی که استاد و دانشجو، مشترکاً و یا به طور