روی مسألهی استعداد تکیه میکنم. ایشان گفتند که در پژوهشهای جهانی هرجا ایرانیها هستند، مورد تقدیرند. بله، همینطور است؛ بنده هم اطلاعات فراوانی در این زمینه دارم. ما ملت خوشاستعدادی هستیم. هیچ بُعدی ندارد که استاد ما بهخاطر این استعداد خوب، با مقداری تلاش، بیش از محصول متوسطِ آن مقدار، بهدست بیاورد. ما اساتید مبرز و خوبی داریم؛ از این جهت، کمبود نداریم. البته عقیدهی من این است که باید به اساتید جوان میدان بدهید. بخش بسیار عمدهیی از ظرفیت و استعدادِ استادی ما - که اشاره کردم - مربوط به این جوانهاست؛ جوانهایی که در همین چند سال تحصیل کردهاند. بعضی خارج هم رفتهاند و استفاده کردهاند، بعضی هم در دانشگاهها و یا پژوهشگاههای ما کار کردهاند. امروز ما اساتید جوان و بسیار بااستعداد و بسیار خوشآینده، فراوان داریم. باید از تجربه و عمق اساتید کارکُشته و مجرب و کهن و قدیمی حداکثر استفاده را کرد؛ میدان را هم برای این جوانها باز کرد تا بیایند و شناگری و رشد کنند. اینها علاوه بر اینکه فایده میبخشند، رشد هم میکنند. نکتهی مهمی در مورد جوانی وجود دارد که من بارها آن را تکرار کردهام. مهمترین نکتهی جوانی، حوصله است. این را ما پیرها خوب میفهمیم؛ جوانها خودشان درست ملتفت نمیشوند. انسان وقتی گذشتِ زمان و گذشتِ عمر را تجربه کرد، گاهی استعداد هم دارد، میل هم دارد، کشش هم دارد؛ اما حوصله ندارد. ابزار حوصله، مهمترین بستر برای جوان است. جوان حوصله دارد، دنبال کار میرود و تا گاووماهی مسأله را میکاود؛ برای اینکه