بسماللَّهالرّحمنالرّحیم ای کاش مجال میداشتیم و از این فرصتِ مغتنم استفاده میکردیم و با نقطهنظرات تعدادی از شما آقایانِ مدیران مراکز آموزشی از نزدیک آشنا میشدیم؛ اگرچه من در بعضی از مسافرتها و یا بهطور متفرقه نظرات بعضی از دوستانِ رؤسای دانشگاهها را شنیدهام. اولاً به همهی شما دوستان خوشآمد عرض میکنیم و از زحماتتان تشکر میکنیم. بهنظر من آنچه اصل قضیه است، این است که ما به اهمیت جایگاه دانشگاه و علم، از بن دندان ایمان بیاوریم. اگر این شد، بسیاری از کارهایی که باید انجام بگیرد، به خودی خود انجام خواهد گرفت. « ما » که میگویم، یعنی هم شما مسؤولان دانشگاهها، هم مسؤولان وزارت علوم، هم مسؤولان وزارت بهداشت، هم مسؤولان سازمان مدیریت و برنامهریزی، و هم مسؤولان ارشدِ کلاننگر و کلانرفتار در کل کشور باور کنند که علم - که یکی از ارکان مهم آن، دانشگاه است - چه نقشی برای امروز و فردای کشور دارد. چرا باید این امر بدیهی را باور کنیم ؟ زیرا علیرغم اینکه سوابق علمی فراوانی داشتهایم و در طول دوران مدیدی از تاریخمان در دنیا به اهل علم شناخته شدهایم، در یکی دو قرن اخیر که جریانهای استعماری و سیاسی و جهانخواری و تسخیر دنیا بهوسیلهی قدرتهای غربی در دنیا راه افتاد، بر اثر بیانات در دیدار جمعی از رؤسای دانشگاهها