بیانات سال 83


می فهمیدند که چه می خواهند و چه کار می خواهند بکنند؛ و این بر اثر تعلیمات اسلامی بود. حرکت طلاب جوان و فضلای وزین به دنبال رهبری بی نظیر امام بزرگوار در طول سالهای متمادی این خودآگاهی را در ملت ایران به وجود آورده بود که این وضعیت برای یک ملت و یک کشور مایه ی سرافکندگی است؛ و این وضعیت قابل تغییر یافتن است؛ و فقط هم به دست خود مردم ممکن است تغییر پیدا کند. این را مردم بدرستی فهمیده بودند. خشم عمومی در همه جای ایران گسترده بود؛ منتها مثل همه ی حوادث دیگر لازم بود نقطه ی آغازینی به وجود بیاید؛ قهرمانی پا وسط میدان بگذارد و شروع کند. این شروع کننده، مردم قم و حوزه ی علمیه ی قم بودند؛ اهمیت قضیه این جاست. انگیزه، اسلام؛ هدفها، تعریف شده ی به وسیله ی معرفت ایمانی و اسلامی؛ امید به حمایت الهی و تکیه به نیروی مجاهدت ملی؛ این مجموعه ی آن چیزی بود که ملت ایران، چه در نوزده دی، چه در حوادثی که پس از آن به برکت نوزده دی پیش آمد، آن را در خود جمع کرده بود. این حادثه، طوفان را آغاز کرد؛ طوفانی که هلاک در آن، برای نیروهای ضد حق، نیروهای طغیان و نیروهای شر قطعی شده بود. « ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انّ الارض یرثها عبادی الصالحون »؛ این وعده ی الهی است. حق تا وقتی از مردم پشتیبانی نداشته باشد، یک واقعیت ذهنی و یک حقیقت معنوی است؛ نمی شود توقع داشت در جایی تحقق و استقرار پیدا کند. اما وقتی به دنبال حق، نیروی ایمان انسانها بسیج شد و به راه افتاد، حق طبق طبیعت نظام هستی است؛ لذا تحقق پیدا می کند، و تحقق پیدا کرد. اگر در طول تاریخ طولانىِ امت اسلامی، از قرون اولیه تا امروز، از وقتی ضعف مسلمانها شروع شد، می بینم حق مظلوم و مقهور واقع

«2»