و دفاع از کشور و امنیت، و چه در هر میدان دیگری. شأن روحانی این است. نمیخواهم ادعا کنم که حضور روحانیون در نیروهای مسلح در سالهای بعد از انقلاب صددرصد همان طوری بوده است که از ماها انتظار میرفته؛ اما میخواهم این را عرض کنم که در مجموعهی بزرگ نیروهای مسلح، هرجا علما، روحانیون، فضلا و طلاب جوان با همان منش روحانی حضور داشتهاند، تأثیرات بسیار گرانبهایی برجای گذاشتهاند. عزیزان نیروهای مسلح هم مثل همهی مردم از آغاز با نام خدا، با نام ائمهی اطهار و با نام مقدسین و مقدساتِ دینی پرورش پیدا کردهاند و فطرتشان با تعالیم اسلامی بارور شده است. فطرت اسلامی و دینی در مردم ما و در نیروهای مسلح - که از جوانهای ما هستند - با تعلیم دینی و با بیان معارف الهی سیراب شده است. برای گرایش به معنویت و تعالی معنوی، زمینه در اینها خیلی زیاد است. ما باید مثل پیامبر سراغ افراد برویم. دربارهی پیغمبر گفته شده است: « طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه »؛ پیغمبر مثل یک پزشکِ دورهگرد حرکت میکرد. پزشکان در مطب خود مینشینند تا مردم به آنها مراجعه کنند؛ اما پیغمبران نمینشستند تا مردم به آنها مراجعه کنند؛ آنها به مردم مراجعه میکردند. در کیف دارویشان، هم وسیلهی مرهمگذاری داشتند، هم وسیلهی نشترزنی داشتند، هم وسیلهی داغ کردن زخم داشتند؛ آنجایی که احتیاج به داغ کردن داشت. درشتی و نرمی به هم در به است چو رگزن که جراح و مرهم نِه است