بیانات سال 83


همینطور است. اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعایت نکردید، اگر دوستِ جنس مخالف پیدا کردید، اگر با همه گرم گرفتید، اگر حجاب رعایت نشد، اگر صد جور زن با آرایشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نیز اگر شما خانم، هرجا یک مرد چنین و چنانی را دیدید و به او خیره شدید و نگاه کردید و چه و چه کردید، نتیجه چه میشود ؟ نتیجه این میشود که همسر خودت از نظر تو دیگر آن جاذبه یی را که محبت ایجاد کند، نخواهد داشت. همسر شما هر کس هم که باشد، ولو حضرت یوسف، بعد از یک ماه یواش یواش عادی میشود. حضرت یوسف هم اولش خیلی برجسته است؛ زلیخا هم اولش خیلی برجسته است؛ اما بعد یواش یواش عادی میشود؛ ولی آن بیرونی نو است. اگر قرار باشد که شما چشم به آن بیرونی داشته باشید، اگر محرم و نامحرم را رعایت نکنید، اگر حجاب خودتان را رعایت نکردید، اگر مرد حجاب زن را رعایت نکرد، اگر معاشرتهای بی بند و بار و بگو و بخندهای سبک دخترها و زنها و پسرها با همدیگر در جامعه یی بود، آنچه که لازمه ی بقای خانواده ی شماست، تحقق پیدا نمیکند. زور که نیست؛ یک چیز طبیعی است. دختر و پسر در غرب، بخصوص در بعضی از جوامع غربی، صد کار میکنند تا به سن ازدواج برسند. در آن جوامع سن ازدواج معمولاً بالاست و بین بیست و سی خیلی بیشتر از سن پانزده و بیست یا هجده و بیست است و بالاتر از سی هم که فراوان است. در آنجا بخصوص مردها اول هزار درِ دیگر را میزنند و بعد درِ ازدواج را ! یعنی همه چیز را تجربه کرده و دیگر برایش چیزی نیست. این کجا، آن جوانی که با عفت گذرانده و با خود و نفس خودش مبارزه کرده و بعد ازدواج کرده، کجا. اینها هر دو یک جور قدر زن را میدانند ؟ هر دو یک جور به محیط خانواده

«6»