بیانات سال 84


راه‌های دشوار، غالباً مخصوص جوانان است. بنابراین مجموعه‌ی بسیجی، یک مجموعه‌ی جوان و یک چهره‌ی جوانی است.

این میدان‌ها، میدان فکر و دانایی و تولید علم است؛ میدان چالش‌های گوناگون برای جبران عقب‌ماندگی علمی است. یک نفر می‌آید فکر و شبهه و پیشنهاد فکریای را در میان میگذارد؛ اگر بخواهیم درست انتخاب کنیم، باید بتوانیم آن را بشناسیم، بفهمیم، تجزیه و تحلیل کنیم و نقاط و بخش‌های غلط آن را کنار بزنیم؛ و اگر بخش درستی دارد، آن را بگیریم و با بخش‌های درستِ خودمان در هم بیامیزیم و مخلوق خودمان را ارائه دهیم. اگر هم عنصر درستی ندارد، همه‌اش را توی زباله‌دانی بریزیم.

قبل از انقلاب وقتی ما با جوانهای مؤمن دانشجو مواجه میشدیم - که آن وقت با ما در ارتباط بودند، مسجد ما میآمدند، خانه‌ی ما میآمدند و در مجامع ما شرکت میکردند - میدیدیم به برکت روشنفکرىِ نو و پیشرفته‌ی اسلامی، در محیط دانشگاه حرف برتر را اینها میزنند. فعالان چپِ آن روز در مواجهه‌ی با اینها میماندند؛ این یک واقعیت بود. میدانید که آن روز تفکرات چپ و مارکسیستی به شکل ملایم‌ترش در محیطهایی مثل کشور ما به عنوان حرفهای نو ترویج میشد. البته نو هم نبود، اما به عنوان حرف نو ترویج میشد. به دانشگاه‌ها میآمدند و ماتریالیسم دیالکتیک و دیگر بحث‌های مارکسیستی را برای بچه‌ها شرح

«4»