امریکاییها - مثل یاوهگوییهای همیشگیشان - باز شروع کردهاند که فلانی باید بیاید، فلانی باید نیاید؛ به شما چه نادانها ؟! نمیدانند که هرچه بگویند، مردم عکساش عمل میکنند. میگویند: چرا نظارت هست ؟ چرا فلان دسته نتوانستهاند بیایند ؟ چرا فلانکس نتوانست بیاید ؟ در کشورهای خودشان انواع و اقسام نظارتهای استصوابىِ غلیظ به شکلهای پیچیده وجود دارد. در کشورهای غربی همهجا موانع حذفىِ فراوان وجود دارد. الان در امریکا یک نفر را نشان بدهند که در طول دویست سال گذشته بیرون از دو حزب معروف امریکا سر کار آمده و رئیسجمهور شده. این معنایش چیست ؟ در همهی کشورهای اروپایی - تا آنجایی که ما خبر داریم - اصلاً اپوزیسیون قانونی وجود ندارد که با نظام و قانون اساسی و حرکت کلی و سیاستهای کلی نظام مخالف باشد و در عین حال حق فعالیت هم داشته باشد. من در جمع دانشجویان کرمانی گفتم اختلاف سر این است که فلان مالیات را بگیریم یا نگیریم؛ این میگوید بگیریم، آن میگوید نگیریم؛ جنگ عراق برویم یا نرویم. اینهایی که در میدان هستند، در مبانی و اصول، همهشان یکیاند؛ در حالیکه یقیناً عدهای هم مخالفند. به مخالف اصلاً میدان نمیدهند بیاید؛ منتها تبلیغات دست همان کسانی است که این میدانها متعلق به آنهاست. روزنامهها و تلویزیونها و رادیوها در اختیار آنهاست و هرچه دلشان میخواهد، در این رسانهها میگویند و مینویسند. خودشان این همه موانع حذفی و