بیانات سال 84


انسانِ بیخشوع، انسانِ منقطع از خدا و انسانِ بیمعنویت، همین انسانِ بیهویتی میشود که امروز شما در اروپا و امریکا دارید مشاهده میکنید؛ همه چیز دارند بجز عدالت و آسایش و انسانیت و احترام به حقوق انسانها؛ یعنی مدنیت جنگلی. صریحاً هم میگویند چون قدرت داری، باید اقدام کنی؛ چون تفنگ دستت هست، باید بزنی؛ اخلاق هیچ معنایی ندارد. البته این تازه اول کارشان است؛ هنوز به نقطه‌ی شیب تندِ سقوط نرسیده‌اند؛ اما خواهند رسید؛ این را من به شما عرض کنم. شماها آن روز را میبینید که همین غرب، همین اروپا و امریکا، به آن نقطه‌ی شیب تندِ سقوط رسیده‌اند و دیگر نمیتوانند خودشان را کنترل کنند؛ لذا ساقط خواهند شد.

تجدد و نوگرایىِ حقیقی و باز کردن میدان‌های تازه‌ی زندگی، مطلوب اسلام است؛ اصلاً اسلام این را از انسان خواسته؛ این به برکت تأمل، تعمق، کار درست، کار فکری، تلاش عملی، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همه‌ی میدان‌ها، و همتها را بلند کردن به‌دست می‌آید. این کارها مربوط به کیست ؟ مربوط به بسیج است. اگر بسیج را درست معنا کنیم، همین است. بسیج همچنین یعنی انسان باهمتی که غیرت دینی و دانایىِ فکری و نیازشناسی و ابتکار و جوشش ذهنی و خلاقیت دارد و وارد میدان میشود.

«8»