اقیانوس را از نزدیک میبیند، یکطور است؛ ولی در اعماق اقیانوس، عوالم دیگری مشاهده میکند. انسان در ساحل اقیانوس یک مقدار آب میبیند و ابتدا خیلی تفاوتی بین این مقدار آب و یک استخر بزرگ احساس نمیکند؛ اما وقتی نیاز پیدا میکند به اعماق اقیانوس برود، در آنجا عوالم دیگری آشکار میشود و هرچه انسان نزدیکتر میشود و بیشتر تعمق میکند، چیزهای جدیدتری برای او کشف میشود. در مورد امام هم واقعاً همینطور است. این شخصیت استثنایی فقط برای تاریخ نیست. توصیفهایی که ما عرض کردیم، میتواند کاربرد تاریخی داشته باشد. در تاریخ ایران، ما شخصیتی داشتیم که کار بزرگی انجام داد؛ مردم را به حرکت درآورد؛ جمهوری اسلامی را با همهی عظمت و غرابتی که داشت، سر پا کرد و بنایی را به این شکلِ عظیم و استوار آفرید. خیلی خوب؛ آیا باید این شخصیت بزرگ را مثل اشیاء پُربها در ویترین تاریخ بگذاریم و ما و دیگران آن را تماشا و از آن تعریف و تمجید کنیم ؟ امام بزرگوار ما اینطوری است ؟ در این جهت اگر بخواهیم امام را تشبیه کنیم، باید او را به پیغمبران تشبیه کنیم. وجود و هویت پیغمبران به دوران حیاتشان خلاصه نمیشود؛ هویتشان در امتداد تاریخ است؛ یعنی بعد از خودشان، وجود آنها باید در تعلیم و دین و راهشان ادامه پیدا کند؛ این میشود پیغمبر اولوالعزم؛ والّا زندگی پیغمبران هم مثل بقیهی انسانهای دیگر میشود؛ پنجاه سال، شصت سال، صد سال در این دنیا زندگی کردهاند