نیست. چون به آنها دسترسی نداریم، آنها را نمیفهمیم و درک نمیکنیم. گاهی تعبیراتی گفته میشود که خیلی هم دقیق نیست. مثلاً « عرش خدا زیر پای تو » یعنی چه ؟ عرش خدا چیست ؟ اینها خیلی روشن نیست؛ همینطور یک تعبیری است. چون میخواهند تکریم و تعظیم کنند، اما واقعیت مطلب در ذهن کوچک ما نمیگنجد، از چنین تعبیراتی استفاده میشود؛ گاهی خوب است، گاهی هم خوب نیست؛ گاهی درست است، گاهی هم درست نیست. بخشی از قضیه برای ما قابل فهم است. من میخواهم روی نکتهی کوتاهی از این بخش تکیه کنم. میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمهی زهرا ( سلاماللَّهعلیها ) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا ( سلاماللَّهعلیها ) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدّیق یعنی چه ؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ « ﴿اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین ﴾ ». « صدّیقین » پشت سر « نبیین » اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمهی زهرا ( سلاماللَّهعلیها )، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمهی فضائل همهی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا ( سلاماللَّهعلیها ) قطرههایی هستند از